روی قلبمو بخون... نوشتم پیشم بمون
تو که از خود منی منو از خودت بدون
لمس کن کلماتی را که برایت مینویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست
تا بدانی نبودنت آزارم میده٬لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد٬لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است
لمس کن لحظه هایم را٬لمس کن روحم را٬لمس کن تک تک کلماتی را
با این قلب شکسته و چشمی اشکبار مینویسم
میخواهم باور کنی با تمام وجودم دوستت دارم
روزی به او گفتم: تو مرا به زودی فراموش خواهی کرد...
لحظه ای چشمانش مثل مروارید در دریایی از اشک گم شد و لبانش لرزید
و بعد از لحظاتی با خشم گفت: تو ممکن است ولی من نه...!
خیلی قشنگ بود
باسلام
ممنون که به وبلاگم سر زدی وخوشحال میشه همیشه با نظرات شما وبلاگمو ویرایش کنم و بلاگ شما بی نظیره
درود
باش تالحظه هایم پرازعطرجوهرخودکارم بشه پروازکردنوبا نقشهایی که با ووورد میکشم تجربه کنم وشکست سکوت لحظه های غم انگیزمو باتمام وجوداحساس کنم
منتظرلغزش انگشتانت برکیبوردلحظه هایت هستم اگرافتخاربدی
باییییییییییییییییییییییییی
سلام
موافقم با تبادل لینک
در اولین فرصت لینکتو قرار میدم عزیزم